به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «روانشناسی موسیقی» نوشته سوزان هَلِم بهتازگی با ترجمه سهند سلطاندوست توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۹ توسط انتشارات راتلج منتشر شده است.
روانشناسی موسیقی، پس از روانشناسی هنر، دومین عنوان از مجموعه «روانشناسی همهچیزِ» راتلج است. رویکرد اینکتاب هم مانند دیگر عناوین مجموعه مورد اشاره که چاپشان از ۵ سال پیش شروع شده و هنوز هم ادامه دارد، با رویکرد نوین تجربی به علم روانشناسی و عمدتا در چارچوب عصبروانشناسی شناختی نوشته شده است. عناوین اینمجموعه تحت عنوان «فلسفه مضاف» یا «روانشناسی مضاف» نامید قرار میگیرند.
کتاب «روانشناسی موسیقی» یکی از زیرشاخهها یا بخشهای مجاور و مرتبط با روانشناسی موسیقی، یعنی موسیقیدرمانی است. سوزان هلم نویسنده کتاب، استاد افتخاری آموزش و روانشناسی موسیقی موسسه آموزشی UCL است و سال ۲۰۱۵ نشان امپراتوری بریتانیا را به خود اختصاص داد. او پیش از آنکه بهعنوان یکچهره دانشگاهی شناخته شود، موسیقیدان حرفهای بود. او در اینکتاب به چنینسوالاتی پاسخ میدهد: موسیقی چهطور در خلقوخوی افراد تاثیر میگذارد؟ بهترین راه برای پرورش مهارتهای موسیقایی چیست؟ تنوع تعریف موسیقی بین فرهنگها چگونه است؟
یکی از موضوعاتی که در اینکتاب مورد بررسی قرار گرفته، تاثیری است که موسیقی بر زندگی روزمره افراد و جامعه دارد. سوزان هلم تلاش کرده در اینکتاب نشان دهد موسیقی چهطور میتواند برای عملکرد فکری، سلامت و رضایت خاطر آدمها مفید باشد. تاثیری که موسیقی روی رفتار آدمها دارد هم از دیگر موضوعاتی است که مولف «روانشناسی موسیقی» به آنها پرداخته است.
کتاب پیشرو ۸ فصل اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «موسیقی، اهمیت و کارکردهای آن»، «پردازش موسیقی»، «پرورش همیشگی مهارتهای عمومی موسیقایی»، «موسیقی در زندگی روزمره»، «فواید موسیقی برای سلامت و رضایت خاطر»، «مسائل مربوط به توانایی موسیقایی»، «پرورش مهارتهای تخصصی موسیقایی» و «فواید موسیقی برای عملکرد فکری».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
همانطور که دیدیم، برداشتهای اولیه از توانایی موسیقایی بر توانایی ما در درک تفاوتهای زیر و بمی، ریتم و ملودی متمرکز بود. گرچه مهارتهای ادراکی در کسب مهارتهای سطح بالای موسیقایی مهماند، اما بهتنهایی کافی نیستند. این امر منجر به رویکردهای متفاوتی در مطالعه ماهیت توانایی موسیقایی شده است. تمرکزِ یکی از رویکردها بر حساسیت به جنبههای فیزیکی و احساسیِ صوت بوده، در حالیکه رویکردی دیگر بر قابلیت سماع باطنی (درک صورت از درون) تمرکز داشته است. من و یکی از همکارانم تصمیم گرفتیم آنچه را به عقیده عموم مردم، جوانان و طیفی از متخصصان تشکیلدهنده توانایی موسیقایی بود بررسی کنیم. دریافتیم وقتی از پاسخدهندگان خواسته میشود عبارت «توانایی موسیقایی عبارت است از...» را کامل کنند، اشاره اکثرشان به قابلیت نواختن یک ساز موسیقی یا خواندن بود. آیا شما هم آن عبارت را اینطور کامل میکردید؟ سایز پاسخدهندگان به مجموعهای از مهارتها شامل گوشدادن و درک کردن، ارج نهادن به موسیقی و حساسبودن به آن اشاره کردند، یعنی فعالیتهایی که اکثر ما روزانه با آنها سروکار داریم.
اینکتاب با ۱۶۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما